پرسشنامه الگوهای ارتباطی

1- والدینم من را تشویق می کنند تا احساساتم را بیان و ابراز کنم.

2- پدر و مادرم دوست دارند نظر من را بشنوند حتی وقتی که من با آنها موافق نیستم.

3- اغلب وقتی خانواده درباره چیزی صحبت می کند پدر و مادرم نظر من را می پرسند.

4- پدر و مادرم من را تشویق می کنند تا افکار و عقاید آنها را مورد بررسی قرار دهم.

5- من واقعا از صحبت کردن با والدینم لذت می برم حتی وقتی با هم توافق نداریم.

6- ما اغلب در خانواده خود درباره احساسات و عواطفمان صحبت می کنیم.

7- معمولا آنچه را که دارم درباره اش فکر می کنم با پدر و مادرم درمیان می گذارم.

8- اغلب من و پدر و مادرم درباره هرچیزی گفتگو های طولانی، آسوده و راحتی داریم.

9- اغلب پدر و مادرم چیزی مثل این می گویند: تمام اعضای خانواده در تصمیم گیری های خانواده باید نظر خود را بگویند.

10- من تقریبا می توانم هرچیزی را با پدر و مادرم در میان بگذارم.

11- ما به عنوان یک خانواده اغلب درباره کارهای که در طول روز انجام داده ایم صحبت می کنیم.

12- اغلب پدر و مادرم چیزی مثل این می گویند: تو همیشه باید به هر دو جنبه مثبت و منفی مطلب مورد بحث توجه کنی.

13- ما در خانواده خود اغلب درباره نقشه ها و آرزوهایی که برای آینده داریم حرف می زنیم.

14- پدر و مادرم تمایل دارند احساساتشان را به راحتی بیان کنند.

15- ما در خانواده اغلب درباره موضوعاتی از قبیل سیاست و مذهب بحث و گفتگو می کنیم.هر چند بعضی از اعضای خانواده با
یکدیگر موافق نباشند.

16- اغلب پدرم و مادرم چیزهایی مثل این می گویند: عقیده و نظر من درست است تو نباید در مورد آن چون و چرا کنی.

17- اغلب پدر و مادرم چیزهایی مثل این می گویند: بچه نباید با بزرگتر ها بحث کند.

18- پدر و مادرم احساس می کنند باید رئیس باشند.

19- وقتی پدر و مادرم عقیده من را نمی پسندند نمی خواهند درباره آن چیزی بدانند.

20- در خانه ما همیشه پدر و مادرم حرف آخر را می زنند.

21- بعضی وقتها وقتی عقیده من با عقاید پدر و مادر متفاوت است آنها از دست من عصبانی می شوند.

22- وقتی در خانه هستم از من انتظار می رود دستورات پدر و مادرم را اطاعت کنم.

23- اغلب پدر و مادرم چیزهایی مثل این می گویند : وقتی بزرگ شدی بهتر می فهمی.

24- اغلب پدر و مادرم چیزهایی مثل این می گویند: درباره بعضی چیزها نباید حرف زد.

25- اغلب پدر و مادرم چیزهایی مثل این می گویند:در بحث ها به جای این که دیگران را کفری و عصبانی کنی باید تسلیم شوی
(کوتاه بیای).

26- وقتی هر چیز واقعا مهمی در میان است پدر و مادرم از من انتظار دارند بدون هیچ چون و چرایی از آنها اطاعت کنم.